هر آدمی با رنج ها آشناست.
تو حتی اگر تظاهر کنی که هرگز رنج نمی بری،
باز خود را نمی توانی فریب بدهی.
کاشف علت رنج های خود باش و از آن ها درس بگیر.
این درس ها بر قدرت تو می افزایند.
در زندگی تو
هیچ چیز بی ارزش، بی معنا و بی فایده نیست.
گرچه ممکن است تو خیلی چیزها را در زندگی خود
بی ارزش، بی معنا و بی فایده بدانی.
در هر حال، تو سعی خود را کرده ای و
دریغ نکرده ای. آیا این طور نیست؟
رنج های زندگی دو اثر عمده دارند:
یک، این که موجب وارستگی ما می شوند.
دو، این که اعتماد به نفس ما را بالا می برند.
نکتۀ مهم این است که در حصارِ رنج های خود
زیاد درنگ نکنی و به دنبال راهِ برون شدی باشی.
اگر در حصار مشکلات خود بمانی و راهی به بیرون
نجویی، هیچ کس دری به روی تو باز نمی کند.
در را دستان خود تو در این حصار تعبیه و باز می کند.
به محض این که دستان تو به دنبال دری
می گردند تا راهی به بیرون بیابند،
دست خدا را لمس می کنند
که برای کمک به سوی تو دراز شده است.
پیام های فرشتگان
یوآن ناکاموری
مسیحا برزگر
من توصیه می کنم در برابر مجسمه آزادی در سواحل شرقی آمریکا مجسمۀ مسؤولیت نیز در سواحل غربی آن کشور برپا شود.
«مسؤول زندگی ات باش»
در کارخانه ای در یک منطقه تأسیساتی، هنگامی که زنگ نهار به صدار درآمد، همۀ کارگرها در کنار هم می نشستند و نهار می خوردند. همواره با نوعی یکنواختی تعجب آور یکی از کارگرها بستۀ نهارش را باز می کند و شروع به اعتراض می کند:
- لعنت بر شیطان! امیدوارم که ساندویچ کالباس نباشد. من از کالباس متنفرم ! او عادت داشت هر روز بدون استثناء از ساندویچ کالباس شکایت کند و این کار را همواره بدون هیچ تغییری در رفتارش تکرار می کرد.
هفته ها گذشت. کم کم سایر کارگرها از رفتار او به ستوه آمدند. سرانجام یکی از کارگرها به زبان آمد و گفت:
- لعنت بر شیطان! اگر تا این اندازه از ساندویچ کالباس متنفری، چرا به همسرت نمی گویی یک ساندویچ دیگر برایت درست کند؟!
- منظورت از «همسرت» چیست؟ من که متأهل نیستم! من خودم ساندیچ هایم را درست می کنم.
نتیجه: در حالی از زندگی خود می نالیم و هر روز، مدام از سختی ها و رنج های زندگی شکایت می کنیم که تمام شرایط حاکم بر زندگیمان حاصل اعمال، تفکرات و تصمیمات خود ماست! این قانون الهی است که هیچ کس غیر از ما نباید و نمی تواند برای ما تعیین تکلیف کند. ما خود، ساندویچ های زندگیمان را درست می کنیم. اگر از کیفیت آن ناراضی هستید به جای مقصر شمردن سرنوشتتان، تصمیم قاطع بگیرید و آن را آن طور که می خواهید بسازید و از آن لذت ببرید.
انسان نیاز به «انتخاب» سرنوشتش دارد، نه «پذیرش» آن.
«پائولوکوئیلو»
***
وقتی تصمیمات مهم زندگی گرفته می شود، هیچ شیپوری به صدا
در نمی آید. «سرنوشت» بی صدا بر ما آشکار می گردد.
«اگنس دومیل»
***
«تصمیمات» امروز «واقعیت های» فرداست.
***
زمانی که چشمت به سازمانی بزرگ می خورد بدان که زمانی شخصی «تصمیم» شجاعانه ای گرفته است.
«پیتر دراکر»
***
بهشت به فرشتگان داده شد. اما
انسان باید بهشت خود را بیافریند.
«دیباک چوپرا»
شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید 1
مسعود لعلی
شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید
عجیب ترین مشاغل با دستمزدهای باور نکردنی!
«فهرست برخی از این مشاغل و درآمد سالانه آنها
چندی پیش یک شرکت بیمه ای در انگلستان، فهرستی از مشاغل غیرمعمول در این کشور را منتشر و اعلام کرد افراد در این مشاغل دستمزدهای قابل توجهی دریافت می کنند. در ادامه فهرست برخی از این مشاغل و درآمد سالانه آنها را می خوانید:
شیشه پاک کن برج گرکین؛ 50000 پوند
ساختمان گرکین یکی از نمادهای لندن است، اما به دلیل داشتن 7429 پنجره شیشه ای نیاز به نگهداری و مراقبت ویژه دارد. این ساختمان 180 متر ارتفاع دارد و افرادی که مسئول تمیز کردن شیشه های آن هستند، به طور حتم کار بسیار دشواری در پیش دارند؛ در واقع 9 شیشه پاک کن باید حدود 10 روز زمان بگذارند تا این کار انجام شود، اما در پایان مزد خوبی دریافت می کنند.
بازیگر سیاهچال لندن؛ 30000 پوند
سیاهچال لندن، یکی از جاذبه های توریستی این شهر است که همواره گردشگران بسیاری را به خود جذب می کند، به همین جهت سال هاست افرادی در ساعات بازدید، لباس جک چاقوکش، سویینی تاد و دیگر جانیان مشهور عصر ملکه ویکتوریا را به تن کرده و سعی می کنند بازدیدکننده ها را بترسانند. این افراد برای ده ساعت کار در هفت روز هفته، سالانه به طور متوسط 30000 پوند دستمزد دریافت می کنند.
روان شناس حیوانات خانگی؛ 23000 پوند
شاید در نگاه اول، شغل روان شناس حیوانات خانگی کمی خنده دار به نظر برسد اما در واقع باید گفت این افراد علاوه بر آنکه می بایست در رشته دامپزشکی و روانشناسی دکترا داشته باشند، باید در شناخت رفتارهای حیوانات نیز به اندازه کافی مهارت کسب کنند، چرا که این افراد با تحلیل رفتار حیوانات، به صاحبان آنها کمک می کنند تا علت برخی مشکلات و رفتارهای غیرعادی و ناهنجار حیوانات خود را بهتر درک کنند.
کلاغ بان؛ 21000 پوند
در برج لندن که یکی از مشهورترین نمادهای کشور انگلستان محسوب می شود، 6 کلاغ لانه کرده اند. جالب است بدانید به دلیل یک باور خرافی و قدیمی، انگلیسی ها و حتی شخص ملکه معتقدند اگر این کلاغ ها برج را ترک کنند؛ ساختمان فرو ریخته و پادشاهی انگلستان از هم خواهد پاشید؛ به همین جهت نسل هاست کلاغ ها با دقت از این پرنده ها نگهداری می کنند.
امتحان کننده غذای حیوانات؛ 20000 پوند
امروزه برخی برندهای لوکس غذاهای خانگی حیوانات، ادعا می کنند که محصولات آنها برای استفاده انسان نیز مناسب است؛ به همین جهت این شرکت ها به فردی برای امتحان کردن غذاهای خود نیاز دارند. افرادی که برای این شغل استخدام می شوند باید درباره بوی این غذاها و تناسب مزه آنها نظر بدهند و در مقابل، پول قابل توجهی دریافت کنند.
منبع:
مجله قاصدک - شاد
کارهای کتیبه گراف پسر جهرم واقعا حرفه ای هست که کار تبلیغات و طراحی لوگو و تقویم غیرو عالی رأی بدید
آدرس پیجاشون:
پیج اختصاصی در اینستاگرام
instagram :/ @katibehgraph
کانال تلگرامی کتیبه گراف :
telegram.me/katibehgraph
پیج اینستاگرامی عکاسیم:
hosseinrahpeimaofficial
خوشحال میشم سر بزنید و کامنت بزارید.
خوش آمدید. با سه تا نقطه.
کتيبه گراف
آدرس وبلاگشون:
پسرجهرم
http://katibehgraph.blogfa.com/
رأی بدید به کاراشون واقعا کاراشون عالییییییییییییییییییییییییه و حرفه ای و با کیفیت و اگه ایده ای برای رشد و نوآوری و بهتر شدن کیفیت کارها دارید بگید و اگه سفارشی دارید به آقای پسر جهرم هماهنگ کنید
آن چه را که اتفاق افتاده، بپذیرید
آدم ها اشتباه می کنند. گاه اشتباهاتشان بسیار جدی است. اما اغلب اوقات این اشتباهات به عمد و شخصی نیستند. گاه اشخاص نمی دانند که چه دارند می کنند. معنایش این است که اگر اشخاص در گذشته رفتار بدی با شما داشته اند، وما بدین معنا نبوده که قصد آزار رساندن به شما را داشته اند، بلکه به این دلیل بوده که ساده دل بوده اند، حماقت کرده اند، کسانی مانند خود ما بوده اند. آنها در برقراری ارتباط یا قطع رابطه شان با شما اشتباه کرده اند، اما کارشان به این دلیل نبوده که می خواستند به قصد به شما لطمه بزنند، بلکه جز این راهی را سراغ نداشتند.
اگر بخواهید، می توانید احساس رنجش را رها کنید، تأسف و خشم را به کنار بگذارید. می توانید قبول کنید که شما انسانی عالی و بی کم و کاست هستید و اتفاقاتی که برای تان افتاده ارتباطی با خود شما نداشته است. کاری است که انجام شده و شما باید با آن کنار بیایید. از برچسب های خوب با ید استفاده نکنید. بله، می دانم که بعضی از آنها به راستی بد بوده اند. اما این طور که می گذاریم آنها روی ما تأثیر بگذراند، خیلی بد است. می توانید بگذارید آنها شما را به زیر بکشند. ممکن است شما را بدحال و رنجیده خاطر سازند. اما باید بدانید که بهتر است از آنها دست بکشید،؛ بدانید که آنها منش و شخصیت شما را می سازند و در مجموع نه تنها منفی نیستند، بلکه مثبت هم هستند.
روی کاغذ، دوران کودکی دشواری را پشت سر گذاشتم. تا مدت ها رنجیده خاطر بودم. من طرز تربیت شدن خودم و شرایطی را که در آن بزرگ شده بودم، بد ارزیابی می کردم. کار ساده ای است. اما وقتی پذیرفتم کاری است که شده، وقتی دانستم می توانم گذشته را ببخشایم و به زندگیم ادامه بدهم، شرایطم تغییر فراوان کرد. اما دست کم یکی از برادرانم این بخشودن را انتخاب نکرد و آن قدر در رنجش و دلخوری باقی ماند که کلافه شد.
آن چه را که اتفاق افتاده، نمی توانید
تغییر دهید. لازم است که با شرایط کنار
بیایید و به زندگی خود ادامه دهید.
من به این احتیاج داشتم که اگر در زندگیم خواهان چیز بیش تری هستم، با همه ی ناملایمات کنار بیایم و به زندگیم ادامه بدهم. می خواستم از آنها بهره بگیرم و پا به دنیای آینده بگذارم. حالا هم اگر فرصت دوباره ای پیدا کنم، همین را انتخاب می کنم. البته دوران کودکی دشواری را پشت سر گذاشته ام، اما این دوران دشوار به من کمک کرده است تا به کسی که امروزه هستم تبدیل شوم.
فکر می کنم تغییر زمانی به ذهنم خطور کرد که متوجه شدم حتی اگر بتوانم همه ی کسانی را که در کودکی به من بد کردند مجازات کنم، کاری که آنها کرده اند تغییر نخواهد کرد زیرا کار دیگری نمی توانستند بکنند. می توانستم بر سرشان فریاد بکشم، تحقیرشان کنم، اما این ها جملگی بی فایده بودند. آنها کاری نمی توانستند بکنند که مشکل قبلا پیشامد کرده تغییر کند. راهی برای برگشت به عقب وجود ندارد، تنها راهی که می توانید طی کنید، حرکت به سمت جلو است. بگذارید این شعار شما باشد - بگذارید به جلو حرکت کنید.
قوانین زندگی
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
بین همۀ صورت های سعادت و خوشبختی،
سعادتِ سرشار بودن از احساس سپاس و امتنان،
از همه ژرف تر و خواستنی تر است.
چنین سعادتی کیمیاست. با چنین احساسی،
می توانی هر درد و رنجی را استحاله ببخشی و آن را
تبدیل کنی به روشنی و بیداری و عشق و آرامش.
در همین لحظه می توانی نخستین گام را برداری.
هر چه هستی و در هر وضعی که هستی،
توان آن را داری که چیزی را در گوش خدا
زمزمه کنی: «شکر! خدایا، شکر!»
اگر نَفس تو مانعِ این کار می شود، نگران نباش،
این شکر و سپاس را تبدیل کن به ترانه ای کوتاه و
آن را بخوان: «سپاس و امتنان، ای ستودۀ مهربان!»
اجازه بده این واژه ها از چشمۀ دلت بجوشند و
جاری شوند و تو را سرشار کنند.
آنگاه، این احساس از جام وجود تو لبریز می شود
و همۀ جهان را در بر می گیرد.
سعادت کنونی تو گسترش می یابد، ژرفا می یابد
و رنج و نگرانیِ کنونی تو از درِ بیداری تو می گریزد.
خویشتن حقیقی تو می داند زندگی
تا چه اندازه پربهاست.
بنابراین، از واژه های: «سپاس و امتنان،
ای ستودۀ مهربان!» همچون کیمیای
دل و جان و حال و حالت بهره مند شو.
پیام های فرشتگان
یوآن ناکاموری
مسیحا برزگر
به دنیای بیرون علاقه نشان بدهید
ممکن است این سؤال برای تان مطرح شده باشد که چرا این قانون را در این جا و نه در بخش جهان آورده ام. برای این که این قانون درباره ی شماست. علاقه مند بودن به دنیای بیرون، موضوعی مربوط به رشد و بالندگی شماست، نه موضوعی که به سود دنیا تمام شود. نمی گویم پیوسته به برنامه ی اخبار گوش بدهید، اما ما با خواندن، گوش دادن و صحبت کردن در جریان اتفاقات قرار می گیریم. بازیگر قوانین زندگی در یک محیط تنگ و باریک زندگی نمی کند. با خود قرار بگذارید تا از آن چه در پیرامونتان می گذرد باخبر شوید. به زمینه های مختلف و از جمله حوادث جاری، موسیقی، مُد، علم، سینما، غذا، حمل و نقل و حتی تلویزیون توجه کنید. بازیگران موفق قوانین می توانند در زمینه های مختلف با اشخاص حرف بزنند زیرا به آن چه در پیرامون شان می گذرد، علاقه مندند.
می پرسید: این کار چه سودی دارد؟ وقتی درباره ی مسایل دنیا علم و اطلاع بیش تری پیدا کردید، به آدم جالب تری تبدیل می شوید. و در ضمن جوان می مانید.
شادمان ترین، متعادل ترین و موفق ترین اشخاص در زندگی کسانی هستند که بخشی از چیزی یا کاری می باشند. بخشی از جهان هستند، از جهان بریده و جدا نیستند. جالب ترین اشخاص کسانی هستند که به آن چه در پیرامون شان می گذرد، علاقه نشان می دهند.
علاقه مند بودن به دنیای بیرون، موضوعی
مربوط به رشد و بالندگی شماست، نه موضوعی
که به سود دنیا تمام شود.
قوانین زندگی
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
موجودی یکه ای، با همه فرق داری.
بنابراین، خود را با هیچکس مقایسه نکن.
در مقایسه با دیگران،
نگو که پایین تر از دیگرانی.
در مقایسه بادیگران،
نگو که بالاتر از دیگرانی.
اگر به وجود یکۀ خود احترام بگذاری
و آن را با وجود هیچ کس مقایسه نکنی،
آنگاه برای وجود همۀ آدم ها
احترام قائل خواهی شد.
آن هایی که برای دیگران احترام قائل نیستند
و شأن انسانیِ دیگران را در نظر نمی آورند،
کسانی هستند که برای خود
احترامی قائل نیستند و دچار عقدۀ
حقارت و دچار احساس پَستی و بیچارگی اند.
پیام های فرشتگان
یوآن ناکاموری
مسیحا برزگر
اندیشه ای انعطاف پذیر داشته باشید
وقتی اندیشه انعطاف خود را از دست می دهد و سخت و متبلور می گردد، جبهه را واگذار می کنید. اگر فکر کنید که همه ی جواب ها را می دانید، کفش های تان را آویزان می کنید. وقتی در راهتان متوقف و مستقر شوید، به تاریخ پیوسته اید.
برای بهره برداری حداکثر از زندگی، همه ی گزینه ها را باز بگذارید. بگذارید اندیشه و زندگی انعطاف پذیر داشته باشید. باید آمادگی آن را داشته باشید که وقتی طوفان فرو می نشیند، به حرکت خود ادامه دهید. و بدانید طوفان زمانی که کم ترین انتظارش را دارید، فروکش می کند. درست در لحظه ای که انگاره و حرکت معین و بی انعطاف پیدا می کنید، از خط خارج می شوید. احتمالا لازم است که زود به زود ذهن تان را وارسی کنید. اندیشه ی انعطاف پذیر چیزی شبیه به هنرهای رزمی ذهنی است. باید آمادگی آن را داشته باشید که مانور بدهید، جا خالی بدهید و مسیر عوض کنید. سعی کنید به زندگی به شکل یک دشمن نگاه نکنید. آن را یک شریک زندگی دوستانه در نظر بگیرید. اگر انعطاف داشته باشید، به شما خوش می گذرد. اما اگر ایستا و بی انعطاف باشید، امکان این که تعادل خود را از دست بدهید وجود دارد.
سعی کنید به زندگی به شکل
یک دشمن نگاه نکنید. آن را یک شریک
زندگی دوستانه در نظر بگیرید.
همه ی ما انگاره هایی در زندگی خود داریم. خودمان را به اشکال مختلف برچسب می زنیم و به عقاید و نقطه نظرهای مان می بالیم. همه ی ما دوست داریم رومه ی مشخصی را بخوانیم، برنامه های تلویزیونی خاصی را تماشا کنیم، به فروشگاه هایی که با آنها آشنا هستیم برویم، غذای مورد علاقه مان را بخوریم، لباسی را که به آن علاقه مندیم، بپوشیم. این ها هیچ کدام اشکالی ندارند. اما اگر خودمان را از همه امکانات دیگر محروم کنیم، گرفتار کسالت و تکدر خاطر می شویم.
باید زندگی را در قالب ماجراهایی نگاه کنیم. هر ماجرا فرصتی برای لذت بردن،یاد گرفتن، بررسی دنیا، افزودن بر تجربه ها و شمار دوستان و وسیع تر کردن افق دید است.
وقتی به شما فرصتی برای کاری داده می شود، وقتی فرصتی پیدا می کنید که اندیشه های خود را تغییر بدهید، از آن استقبال کنید. نگران نباشید. اگر این تجربه را دوست نداشتید، می توانید به لاک قبلی خود بازگردید.
اما به هر تجربه ی جدید آری گفتن هم امر صد در صد لازم نیست. قاعده ای نیست که باید صد در صد آن را رعایت کنید. زیرا اگر این کار را بکنید. باز هم اقدامی بی انعطاف انجام داده اید. متفکرین به واقع با انعطاف کسانی هستند که در صورت وم جواب «آری» و «نه» می دهند.
اگر می خواهید به واقع بدانید که تا چه اندازه اندیشه ی انعطاف پذیر دارید، می توانید آزمون هایی را تکمیل کنید. آیا کتاب هایی که کنار تخت تان دارید، همان کتاب هایی هستند که همیشه آنها را می خوانید؟ آیا هرگز گفته اید «آدم هایی از این گونه را نمی شناسم»؟ یا «به همچون مکان هایی نمی روم»؟ اگر جواب تان مثبت است، شاید بهتر این است که انعطاف بیشتری از خود نشان دهید.
قوانین زندگی
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
دعا کردن در جسم
اهمیت جسم را به هنگام دعا نمی توان نادیده گرفت. شما باید در جسم دعا کنید، نه تلاش کنید به هنگام دعا کردن از آن خارج شوید. جسم، سومین ضلع مثلث روان، روح و جسم است. جسم، معبد مقدس خداوند زمینی (منظور انسان است، چه خداوند را به مانند خود آفریده است. م-) است و باید در فرآیند دعای تان دخیل شود.
انسان فقط با دعا کردن در جسم می تواند آن را وادار کند که در آرامش قرار بگیرد و جزو ابزار جریان همگانی زندگی شود؛ آن گاه دعاهایش می توانند قدرت بیابند و اجابت شوند. هر نوع روش دعا کردن که از جسم گذر کند؛ می تواند از مسیر اجابت دعا نیز گذر کند.
نه فقط در دعا کردن رسمی، بلکه زماین که روزتان را سپری می کنید، اغلب به جسم تان بگویید: «آرام باش، آسوده بگیر، به خدا بسپار.» با وجود این اجازه ندهید دعا کردن غیررسمی جای مناسک رسمی را بگیرد. گاه مردم می گویند: «من وقت ندارم به طور رسمی دعا کنم. از آنجا که خداوند قادر مطلق است، من می توانم خاموش و بی صدا، به هنگام کار و بازی دعا کنم.» چنین افراد گمراهی خودشان را از والاترین تجربۀ زندگی، یعنی دعای رسمی محروم می کنند.
نخستین وظیفۀ شما در دعا کردن آن است که جسم تان را مورد تفقد قرار دهید و به آرام شدن آن کمک کنید. گاه ذهن از شوق آنچه خواستار انجامش است، چنان مضطرب می شود که ترجیح می دهد جسم را ندیده بگیرد. ذهن اغلب تمایل دارد بسیار فراتر رود، به ویژه وقتی شخص به دعا کردن مشغول است، جسم نادیده گرفته می شود و رنج می برد. درد و رنج می توانند وسیلۀ جلب توجه ذهن به جسم باشند. اغلب وقتی فرد افکارش را به درون و به گوشه گوشه های جسمش معطوف کند و به آن فرمان آرامش یافتن، آزاد شدن و رها کردن بدهد، درد کاهش می یابد و حیت ناپدید می شود.
جسم مانند کودک است و به تعریف و تمجید پیوسته نیاز دارد. وقتی سعی کنید جسم را تحت فشار قرار دهید تا به ارادۀ شما گردن نهد، تنش و درد می آفرینید. حال آن که عمل تمجید و خیرطلبی آن را در موضع آرامش و همکاری قرار می دهد.
جسم تان به توجه و عشق شما نیاز دارد و منتظر فرمان های ذهنی تان است. افکار مهرآمیز و تحسین کننده تان را به جسم شگفت انگیزتان نثار کنید. برای تان ارزشمند است. جسم شما ابزار ذهن است و همانا شما را قادر می کند تا در این سیارۀ زمینی زندگی کنید. برای شما ضروری است که اجازه دهید روح خداوند نگاهدار ذهن شما باشد و آن را طوری تنظیم کنید که کارایی بی نقص خود را در جسم نشان دهد.
از رنج کشیدن باز ایستید و جسم تان را به منزلۀ ابزار الوهیت تان احیا کنید. برای نیل به این هدف، اغلب اظهار کنید: «من آرام، متین و آسوده ام.»
وقتی جسم تان را بیش تر و بیش تر در آرامش قرار دهید، مهار آن را به دست می آورید، در نتیجه به هنگام دعا کردن، توجه تان کم تر به آن جلب می شود و می توانید هشیارانه به اعماق و به سطوح پیشرفته تر دعا، یعنی مراقبه، سکوت و درک درست یابید. دعای آرامش به دیگر روش های دعا کردن منتهی می شود و همیشه باید در درجۀ نخست قرار گیرد. برای افزایش توانمندی های دعایی تان، بیش تر و بیش تر به دعای آرامش بازگردید. این مرحله، هم شروع و هم روش پیشرفتۀ دعا کردن است.
قدرت دعـــــــــــــــــا
کاترین پاندر
برگردان مینا اعظامی
پکیچ 8 هدر یا کاور که هم وردش هست برای تغییر هم عکس آماده اش برای استفاده شما عزیزان به شکل زیپ کامل هست وقتی فایل زیپ رو دانلود کردید از فشرده سازی درش بیارید و از هدرها و فایل های ورد استفاده کنید:
نمونه کارهاست اگه خواستید سفارش بدید براتون بسازیم:
برای دریافت به لینک زیر مراجعه کنید:
خدا قاضی همه ما انسانهاست
پس نباید کسی رو محکوم کنیم یا زود قضاوت کنیم چون خودمون هم قضاوت میشیم
خدا خودش قاضی و قضاوت می کنه و حکم می کنه
ما نباید راجع به چیزی که نمی دونیم زود قضاوت کنیم و تهمت بزنیم و کسی رو تخریب کنیم
تا همیشه در آرامش و شادی باشیم
و عذاب وجدان به خاطر تهمتی که زدیم نداشته باشیم
همیشه باید دیگرون رو درک کنیم و برای رسیدن به عشق واقعی خدا باید موقعیت و سختی رو درک کرده باشیم تا درک کنیم
و شاکر همیشه باشیم و دعا کنیم و برای آرامش همه چیز رو به خدا بسپاریم
تا بهتر به دیگران کمک کنیم
تا کسی ازت کمک نخواسته در مواقعی کمک نکن چون یه جور دیگه برداشت می کنند
باید خودت با قدرت عقلت تشخیص بدی
ولی زود قضاوت نکن و چیزی رو که نمی دونی هیچی نگو و قضاوت نکن صبر کن تا معلوم بشه و به خدا بسپر تا آرام و شاد باشی
با دیگران با احترام و فروتنی رفتار کن سعی کن انرژی خوب به دیگران بدی
سعی کن درونت رو آروم کنی و ببینی مشکل کارت کجاست تا نگرانی هات و عصبانیتت از بین بره و بتونی دیگرون رو بهتر خدمت کنی
این رو بدونید که همه انسانها نمی تونند شبیه هم باشند تفاوت ها آدم رو زیبا می کنه باید همه رو درک کنیم و اون طوری که اونها رو بهتر می کنه دوست داشته باشیم تا همیشه در آرامش و شادی باشیم
انشالله
با سلام یکی از کارمندان نسلی ساخته که نویسندۀ نسلی ساخته هست آقا شایان عزیز هست که ایشون تایپ و کامپیوتر بلد هستد
اگه سفارش تایپی داشتید با ایشون هماهنگی کنید:
ایشون تایپ 10 انگشتی بلد هستند و کامپیوتر اگه کار کامپیوتری و سفارش تایپ یا آموزشی داشتید با ایشون هماهنگ کنید
آدرس وبشون:
آدرس ایمیلشون
a_shab_sorbi@yahoo.com
نویسنده نسلی ساخته هستند اینم پروفایلشون در نسلی ساخته:
ایشون پشتیبانی وبلاگ نسلی ساخته که در دکمه سمت چپ وبلاگ هست رو برای جوابگویی به سوالات شما بر عهده دارند و بسیار من را راهنمایی و مشاوره در زمینه وبلاگ دادند .
یا با ایمیل من برای سفارش دادن با ایشون هماهنگ کنید:
sh60n@yahoo.com
کمپین نسلی ساخته برای رشد استعداد و خلاقیت و کارآفرینی در شما عزیزان
هنگام مواجهه با هر دشواری و گرفتاری،
مهم آن است که با آرامش با آن برخورد کنی.
حتی در رویارو شدن با دشواری های کوچک هم
نباید سطحی برخورد کنی.
زیرا هر آنچه پیرامون تو روی می دهد،
آزمونی ست برای بالندگیِ تو؛
چه در آغاز راه باشی،
چه در میانۀ راه و چه در انتهای راه.
اگر در آزمون روزانۀ زندگی نتوانی
نمرۀ بالا بگیری، در آزمون های دشوار زندگی
تکلیف تو کاملا روشن است.
بدین شیوه، حادثه های کوچک زندگی روزانه،
برای آماده شدن توست تا در آزمون های
بسیار دشوار زندگی رد نشوی و بتوانی
نقش ویژه ای را که به عهدۀ تو نهاده شده است
به خوبی ایفا کنی، بدون این که
دچار ترس و سردرگمی شوی.
هر گره و دشواری و مسئله ای که در
زندگی تو پیش می آید، سکوی پرش توست
به مرتبه ی بالاتر زندگی.
بنابراین، در زندگی روزانۀ خود،
آرام و آسوده دل باش تا برای رویارو شدن
با هر حادثه ای توانمند باشی.
آرامش و دل آسودگی، توانمندی ست.
پیام های فرشتگان
یوآن ناکاموری
مسیحا برزگر
بانوی متخصصی که از طریق آرامش شفا یافت
بانوی متخصصی بر سر مسائل گوناگون خانوادگی متشنج و عصبی شده بود. فکرش از آشفتگی و جسمش از خستگی لبریز شد. افزون بر آن، دردی مبهم، اما مشخص را نیز احساس می کرد. کارش هم بسیار سنگین بود، بنابراین برای بررسی کامل پزشکی وقت نداشت. در ضمن او تشخیص داد که بی تردید تَنِش ذهنش موجب نشانه های بیماری جسمی اش شده است؛ پس اگر او می توانست تَنِش را از ذهن و جسمش پاک کند، درد نیز برطرف می شد.
او انجام دعای آرامش را به شکل روزانه آغاز کرد. در اوقات دعا کردن عمیقا نفس می کشید و می گفت: «من در آرامش هستم و همه چیز را رها می کنم و به خداوند می سپارم.» او دست هایش را روی قسمت هایی از بدنش که دردمند بودند قرار می داد و این عبارت آرامش بخش را تکرار می کرد.
اغلب نیز فرمان می داد: «من از تنش، فشار عصبی و کشمکش ها رها هستم. خودم را به تمامی به خداوند واگذار می کنم. ذهن و جسمم در آرامش کامل قرار داند. از فرق سر تا نوک انگشتان احساس آرامش می کنم. من آرام، متین و آسوده هستم. آرامش خداوند را که ذهن و جسمم را لبریز می کند، احساس می کنم. من در نیکویی خداوند آرمیده ام.»
وقتی تنش ها سعی می کردند در اوقات پرمشغلۀ کار او را در چنگ خود گیرند، او می گفت: «آرام باشید و رها کنید.» وقتی او بر دعاهای آرامش تأکید فراوان کرد، تمام جهان پیرامونش نیز پاسخ داد. به نظر می رسید جسمش کم تر خسته می شود. چند روز نگذشته بود که درد اندرونی اش همه به میزانی قابل ملاحظه کاهش یافت و آن گاه به تدریج کاملا برطرف شد. زندگی کاری اش آرام تر و هماهنگ تر شد، همین طور دیدگاهش نسبت به زندگی. با ادامۀ تمرکز بر دعای آرامش هماهنگی، نظم و آرامش، بیش تر و بیش تر مشهود شدند.
بسیاری از مشکلات تندرستی، روابط اجتماعی و مالی افرادی که دعای آرامش را انجام می دهند و مشکلات را این گونه خطاب قرار می دهند: «من آسوده ام. من تو را رها می کنم. من تو را کنار می گذارم. من تو را ندیده می گیرم. من اجازه می دهم تا خداوند به شیوۀ خودش تو را شفا بخشد. من تو را به چاره ساز مطلق می سپارم»، به سرعت و در کمال آرامش برطرف می شوند. گاه خویشتن خویش تان از این که می بیند مشکل شما به دلیل خشم، تنش و حس تملک جویی همچنان با شما باقی است، دچار بهت می شود. دعای آرامش در هر قسمتی که لازم باشد، آزادی و رهایی به ارمغان می آورد و آن گاه راه حل الهی می تواند از راه برسد!
کتاب قدرت دعا
کاترین پاندر
برگردان مینا اعظامی
بنام خدا
فرم استخدام کمپین نسلی ساخته
با سلام ابتدا فرم زیر را پر کرده:
نام
نام خانوادگی
ایمیل
وبلاگ
تحصیل
سن
شغل
علایق و مهارت ها
وقتی فرم رو پر کردید چه نویسندۀ نسلی ساخته باشید چه کاربر عادی
هر تخصصی دارید مثلا تایپیست و نقاشی و نویسندگی و آموزش هنری یا کاری و عکاسی و هر مهارتی
دارید به ما اعلام کنید یا اگر نویسنده نسلی ساخته هستید نمونه کاراتون رو بزارید تا اگه کسی خواست بهتون سفارش بده
این پیشنهاد بدون واسطه هست
یعنی مبلغ درآمدی کارتون فقط تو جیب خودتون میره
اگه نویسندۀ نسلی ساخته هستید خودتون در نسلی ساخته کارتون رو تبلیغ کنید یا به ما بگید یا اگه فروشندگی یا آموزشی یا سفارش کارتون رو برای فروش دارید در ادامه مطلب رمز بدید یا بیانه ای از کاربر بگیرد و هماهنگی کنید و و با هم در زمینه کار و سفارش و آموزش در ارتباط باشید
اگه کاربر عادی هستید و نویسندۀ نسلی ساخته نیستید آثارتون رو به ایمیل sh60n@yahoo.com یا نظرات ما رو در جریان بزارید تا تبلیغ کارتون بشه و در نسلی ساخته بزاریم تا کاربران با شما در ارتباط باشند
خوشحال میشیم کمپین نسلی ساخته کمکی در درآمد زایی و رشد شکوفایی استعداد و خلاقیت و کارآفرینی شما کنه
بهمون خبر بدید
با تشکر گروه کمپین نسلی ساخته
هدف های تان را مشخص سازید
حالا که منظورتان را از ثروت بیان کردید، مقصدی دارید که به سمت آن حرکت کنید. تعیین کردن هدف ها به معنای مشخص کردن یک جدول زمانی برای رسیدن به این مقاصد است. موضوع به همین سادگی است. اگر می دانید که باید به جای خاصی برسید عاقلانه است که این موارد را بدانید:
* چه ساعتی خانه را ترک می کنید،
* چه ساعتی می خواهید برسید،
* چه مسیری را در نظر دارید،
*چه می کنید وقتی به آن جا برسید،
ثروتمند شدن هم دقیقا به همین معناست. باید از قبل بدانید ثروت برای تان چه معنایی دارد. چگونه می خواهید به این هدف برسید. انتظار دارید چه مدتی طول بکشد تا به هدف تان برسید و با این پول چه می خواهید بکنید.
باید از قبل بدانید
که
ثروت برای تان چه معنایی دارد،
چگونه می خواهید به این هدف برسید،
در چه مدتی
انتظار دارید آن را به دست آورید
با این حساب وقتی مشخص کردید که ثروت برای تان چه معنایی دارد. آیا می توانید هدف های تان را مشخص سازید؟ به این فکر کنید که چگونه می خواهید به ثروت برسید و چه مدتی طول می کشد که به خواسته های تان برسید؟ موضوع می تواند ساده باشد. می خواهم تا زمان رسیدن به تولد چهل سالگی ام به یک میلیونر تبدیل شوم. این پول را از طریق شرکتم تحصیل می کنم.
موضوع به همین سادگی است. من خودم را مثال زدم تا موضوع برای تان ساده تر شود. ممکن است برای شما کار دشواری باشد زیرا قبلا به آن فکر نکرده اید.
حالا هدف تان را مشخص کنید، من می توانم منتظر بمانم.
بسیار خُب این کار را کردید؟ چگونه بود؟ هدف شما باید واقع بینانه، صادقانه و قابل دسترس باشد. وقتی می گویم هدف باید واقع بینانه باشد منظورم این است که مثلا نگویید می خواهم ثروتمندترین آدم روی زمین شوم. البته این غیرممکن نیست، اما دسترسی به این هدف عجیب است.
صادقانه، به این معنا است که با خود رو راست باشید و هدفی را در نظر بگیرید که با آن راحت باشید. اگر به خودتان دروغ بگویید شکست می خورید.
هدف باید دست یافتنی باشد. اگر درباره ی ملک و املاک و تهیه وام اطلاع کافی ندارید و اگر از پول کافی بی بهره اید، دنبال ساختمان سازی رفتن اشتباه است.
آیا تا به این جا از آن چه خوانده اید راضی هستید؟ بسیار خُب. اگر لازم می دانید می توانید مطلب را یکبار دیگر بخوانید و به حرکت خود ادامه دهید.
قوانین ثروت
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
آموزش عکاسی و یادگیری نحوه کار با دوربین های عکاسی بدون آیینه، DSLR، کامپکت و دیگر مقالات آموزشی مرتبط با عکاسی
برای موفقیت در عکاسی نهتنها به تکنیک نیاز دارید بلکه باید به دیدگاه منحصربهفردی در خلق آثار خود برسید.
سیمون کینگ، عکاس لندنی، تجربیات خود در کارگاههای آموزشی عکاسی خیابانی را بهاشتراک گذاشته است.
عکاسی برای افراد مختلف معانی متفاوت دارد؛ اما بعضی ایدهها هستند که انگیزهی قویتری برای عکاسی به شما میدهند تا بتوانید تصاویری ماندگار و شگفتانگیز خلق کنید.
برای آموزش و مطالعه بیشتر به لینک منبع زیر مراجعه کنید:
زورق زندگیتان را به دست امواج شگرف هستی بسپارید و دربارۀ آینده نگران نباشید. با خود عهد ببندید که از روز جاری کمی بیشتر لذت ببرید. تحقق هر کار، وقتی به خاطر پیامدهای آن دچار استرس هستید، بسیار دشوار است. حال آن که در پرتو آرامش و آسودگی خاطر اندیشه های خوب به سراغتان می آید و اثربخش می شوید.
Relax about the future, and let it go. Instead, make an commitment to enjoy this day a little more. It is very difficult to accomplish anything when you are stressed over the outcome. When you relax and get peaceful, you become inspired and efficient.
بیاموزید که به دیگران برای حل و فصل مسایل شان میدان عمل دهید، بدون این احساس که شما تنها کسی هستید که می توانید به کارها سر و سامان بخشید. امیال نفسانی تان به شما فشار می آورد که مداخله کنید، حال آن که وجود عالی و متعالی تان خواستار صلح و هماهنگی شماست.
Learn to allow others to work out their difficulties without feeling that you are the only one who can fix things. Your ego is pushing you to intervene, while your higherself wants you to experience peace and harmony.
این عبارت تأکیدی را تا می توانید در همه جا نصب کنید: «در دنیای من هیچ هرگز به خطا نمی رود.» هر روز به آن بنگرید و بگذارید به شما خاطرنشان کند که همۀ رویدادهای زندگیتان تابع نظم الهی است و در ورای آن درسی نهفته است.
Put this affirmation in as many places as possible: In my world, nothing ever goes wrong. Look at it each day, and let it remind you that everything that is happening to you is in Divine order and comes with a lesson.
دربارۀ انتخاب افکار و شکل گیری گفتگوهای درونی تان دقت کنید. بدانید که تکرار اندیشه های ناهماهنگ با ذات ابدی و الهی تان نمی گذارد از زندگی شاد و کاملی که سزاوارش هستید برخوردار شوید.
Be conscious of your thoughts, of the make-up of your internal dialogue. Know that any thoughts you repeat that are contrary to your divine eternal essence are keeping you from experiencing the joyous and complete life you deserve.
برای مهار منیت و نفس پرستی تان کوشش کنید. می توانید با مچ گیری خویش هنگام استفاده مکرر از ضمیر «من» توجه و تمرکزتان را از خود دور کنید. هر چه ضمیر (من) را کمتر به کار ببرید، آزادی فردی بیشتر را تجربه خواهید کرد.
Make an attempt to tame your ego. By catching yourself when you persistintly use the pronoun I, you can make the decision to take the focus off of yourself. The more you cut back on I, the more personal freedom you will experience.
فراموش نکنید که شما روحی فناناپذیرید، نه کشور، نه نژاد و یا مذهب تان. مشاهده خود به عنوان موجودی عالی و و فاقد هرگونه برچسب، راهی است برای دگرگونی جهان و رسیدن به جایگاهی مقدس برای همۀ بشریت.
Remember that you are not your country, your race, or your religion. You are an eternal spirit. seeing yourself as a spiritual being without labels is a way to transform the world and reach a sacred place for all of humanity.
وین دایر
محمد رضا آل یاسین
101 راه برای دگرگونی زندگی شما
برای مشاهده عکس ها در سایز بزرگتر روی آنها رایت کلیک کرده و گزینۀ save image as رو بزنید تا عکس ها براتون بزرگتر نمایش داده بشه
و بتونید حرفه نقاشی و طراحی چهره رو یاد بگیرید و کسب درآمد کنید:
برای مشاهده ادامه عکس ها به ادام مطلب مراجعه کنید:
آگهی های مندرج در این قسمت با توجه به اعلام نیاز کارفرمایان به مرکز مشاوره شغلی و کاریابی بازارکار ارائه شده است. در صورت تمایل به همکاری در هریک از اطلاعیه ها به آدرس ذیل مراجعه کنید :
تهران- خیابان انقلاب- ابتدای پل کالج- خیابان خارک- ضلع غربی تالار وحدت- پلاک 26
ساعات حضور : شنبه تا چهار شنبه 8 الی 15:30 - پنج شنبه 8 الی 13:00
تلفن تماس : 66747747 داخلی 111 و 116
مدارک مورد نیاز :
کپی شناسنامه و کارت ملی
یک قطعه عکس
کپی کارت پایان خدمت برای آقایان
برای پیدا کردن شغل به لینک منبع زیر مراجعه کنید:
آخرین کسی باشید که صدای تان را بلند می کنید
برای من زمان بسیار دشواری است. دوست دارم صدایم را بلند کنم. من در خانواده ای بزرگ شدم که برای این که صدایم را بشنوند و یا توجه دیگران را به خود جلب کنم، باید داد می کشیدم.
یکی از پسرهای من ژن داد زدن را به ارث برده و به خوبی از عهده ی این کار بر می آید. آدم وسوسه می شود که به جمع او بپیوندد. خوشبختانه، این قانون که درباره اش بحث می کنیم، می گوید آخرین کسی باشید که صدای تان را بلند می کنید. بنابراین اگر او فریاد کشید، حق دارم فریادش را با فریادی پاسخ بدهم. اما به راستی سعی می کنم این کار را نکنم. در نظر من، فریاد کشیدن به هر شکل و نوعی که باشد چیز خوبی نیست. فریاد کشیدن نشانه ی آن است که کنترل، بحث و گفتگو را از دست داده اید. پسر یک کشیش داستان های پدرش را که درباره ی خطبه اش نوشته بود، نگاه می کرد. پدرش در حاشیه ی مطلبی نوشته بود:
- داد بزن تا در بحص ضعیف ظاهر شوی.
فکر می کنم این آنچه را که من می خواهم بگویم، جمع بندی می کند.
بارها اتفاق افتاده که من فریاد کشیده ام و هر بار متأسف شده ام. ممکن است وقتی داد بکشید، حرفتان را به کرسی بنشانید، اما بعد از کاری که کرده اید متأسف می شوید.
بنابراین اگر شما هم مانند من ژن داد زدن را به ارث برده اید، چه می کنید؟ من
داد بزن تا در بحث ضعیف ظاهر شوی.
به این نتیجه رسیده ام برای جلوگیری از معضلات بعدی باید از محل صحنه فاصله بگیرم. کار دشواری است، به خصوص اگر به این نتیجه برسید که حق با شماست. چیزی زیادی است که مرا به داد کشیدن تشویق و ترغیب می کند. در بسیاری از موارد، گمان می کنیم اگر فریاد بکشیم و صدای مان را بلند کنیم، می توانیم به خواسته ی خود برسیم. اما ما با انسان ها رو به رو هستیم، انسان هایی که احساسات خود را دارند و در این شرایط فریاد کشیدن کار درستی نیست - حتی اگر آنها ابتدا فریاد بکشند.
اشخاص در دو موقعیت ممکن است مشرب خود را از دست بدهند. اول، وقتی با اتومبیل از روی پای شان عبور می کنید و از آنها معذرت خواهی هم نمی کنید و یا اصولا تأیید نمی کنید که کار اشتباهی صورت داده اید. در این مواقع، آنها مجازند که فریاد بکشند. دوم، وقتی اشخاص برای این که کارشان را به پیش ببرند، فریاد می کشند. که این نوعی ارعاب احساسی و عاطفی است. شما هم مجازید که فریادشان را نشنیده بگیرید و یا آن قدر قاطعیت و ابراز وجود به خرج دهید تا بر موقعیت مسلط گردید. شما مجاز نیستید متقابلا بر سرشان فریاد بکشید.
بله، می دانید. موقعیت های مختلفی وجود دارند که فریاد کشیدن کار درستی به نظر می رسد. مثلا بچه ها اتاق شان را مرتب نمی کنند، کامپیوترتان خراب می شود و تعمیر کار می گوید که درست نشدنی است، بچه های محل روی دیوارتان نقاشی می کنند، وقتی 20 دقیقه در صف صندوق می ایستید و نوبت شما می رسد، اعلام می شود که زمان فروش به پایان رسیده است و یا به یک آدم احمق بر می خورید که هر چه حرف می زنید، متوجه ی منظور شما نمی شود.
و این ماجرا سر دراز دارد. اما اگر به این نتیجه برسید: «صدایم را بلند نمی کنم و فریاد نمی کشم»، کارتان ساده تر می شود. شما به کسی تبدیل می شوید که همه او را آرام ارزیابی می کنند. آدم های آرام اعتماد دیگران را به خود جلب می کنند. مردم به آدم های آرام اتکاء می کنند. به آرام ها اطمینان می کنند و به آنها مسئولیت می دهند. آرام ها عمری پردوام تر دارند.
قوانین زندگی
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
این پست در مورد زکات هست ، خیلی ها میدونن چیه ، و تا اسم زکات میاد یاد یکی از فروع دین می افتن ، بعد اگه آدم های متشرعی باشند با خودشون میگن خدا رو شکر به من تعلق نمیگیره ، نه گاو دارم نه گوسفند و نه شتر و کشمش و نه گندم و نه جو و.
ولی از این نکته غافل اند که « زکات علم نشر آن است » حالا این علوم هر چی میخواد باشه ، از علوم تجربی گرفته تا علم کلاسیک .
من خودم به شخصه هرچیزی که بلدم مدیون بقیه هستم از معلم گرفته تا والدین ، کتاب ، فضای مجازی و .
رو این حساب سعی میکنم چیزی رو که بلدم منتشر کنم، تا زکات آن را پرداخته باشم ، حالا خواه به درد کسی بخوره خواه نه .
زکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــات علــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم نشـــــــــــــــــــر آن است.
یکی از مشایخ نیشابور نسبت به شیخ ابوسعید بدبین بود. روزی بر سر منبر گفت «فرقِ میان من و بوسعید آن است که بوسعید خدای را دوست دارد و خدای مرا. پس بوسعید ذره ای بود و ما کوی». شیخ روز دیگر بر سره منبر گفت «استاد چنین تشریفی فرموده است. ما می گوییم: راست می گوید آنگونه است و آن ذره هم اوست، ما هیچ نه ایم.»
تذکره الاولیاء
روزی شیخ در طوس مجلسی داشت ولی تعدادی جای نشستن نداشتند. یک نفر خطاب به دیگران گفت: «خدایش بیامرزاد که از آنجا که هست یک گام فروتر نهد.» شیخ گفت: «هر چه انبیاء و اولیاء گفتند همه این مرد بگفت، در یک کلمه. پس ما چه گوییم؟» سپس از منبر فرو آمد.
اسرار التوحید
و گفت: «اگر فردا از شما پرسند که شما کیستید؟ مگویید که صوفیانیم یا عارفانیم یا مسلمانیم که دعوی آن از شما طلب کنند و چنین گویید که ما کِهترانیم. مهترانِ ما در پیش اند.»
حالات و سخنان ابوسعید
بزرگی از شوق شیخ پای از نیشابور به میهنه رفت. شیخ به استقبال او آمد و گفت: «پایت را بیار تا به موی روی پاک کنم که گردی ه در راهِ خدیا بر پا طالبی نشسته باشد جاروب آن جز به محاسن بوسعید نشاید.»
اسرار التوحید
گر خاک تویی، خاک تو را خاک شدم
چون خاک تو را خاک شدم، پاک شدم
غم سوی تو هرگز گذری می نکند
آخر چه غمت از آنکه غمناک شدم
رباعیات ابوسعید
از کبر مدار هیچ در دل هوسی
کز کبر به جایی نرسیده است کسی
چون زلف بتان شکستگی عادت کن
تا صید کنی هزار دل در نفسی
رباعیات ابوسعید
شیخ گفت: «نیکوترین لباسی که بنده پوشد لباس تواضع است هیچ پیرایه ای بنده را نیکوتر از پیرایه ی تواضع نیست. و هیچ چیز بنده را عزیز نگرداند مگر تواضع.»
اسرارالتوحید
روزی شیخ به مجلسی وارد شد. معرف سؤال کرد: «شیخ را لقب چه گوئیم؟»
ایشان را گفت: «آواز دهید که: هیچ کس بن هیچ کس را راه دهید!»
اسرار التوحید
اندیشه های زرین ابوسعید ابوالخیر
گردآوری: فرزانه اصفهانی
سلام به همه
معنی و مفهوم کلمه این دو کلمه رو می نویسم با توجه به معانی شون می تونیم تشخیص بدیم درنوشتار از کدوم یکی استفاده کنیم :
گزاردن : انجام دادن ، به جا آوردن ، پرداخت کردن مثل مالیات ، وام و .، ترجمه کردن بیان کردن ، صرف و خرج کردن
مثلاً : سپاسگزار ، نماز گزار ، خدمتگزار
گذاردن : به معنی گذاشتن ، قرار دادن ، جای دادن ، اجازه دان و .
مثلاً :واگذار ، فروگذار تاثیر گذار و .
نتیجه گیری می کنیم:
کلاً هر موقع پسوند به معنی گذاشتن و قراردادن باشه با «ذ» می نویسیم .
و
هر موقع پسوند به معنی ادا کردن و به جا آوردن باشه با «ز» می نویسیم .
درباره این سایت