Image result for €«Øکس تواØØ Ùˆ فروتنی€€Ž

یکی از مشایخ نیشابور نسبت به شیخ ابوسعید بدبین بود. روزی بر سر منبر گفت «فرقِ میان من و بوسعید آن است که بوسعید خدای را دوست دارد و خدای مرا. پس بوسعید ذره ای بود و ما کوی». شیخ روز دیگر بر سره منبر گفت «استاد چنین تشریفی فرموده است. ما می گوییم: راست می گوید آنگونه است و آن ذره هم اوست، ما هیچ نه ایم.»

تذکره الاولیاء

روزی شیخ در طوس مجلسی داشت ولی تعدادی جای نشستن نداشتند. یک نفر خطاب به دیگران گفت: «خدایش بیامرزاد که از آنجا که هست یک گام فروتر نهد.» شیخ گفت: «هر چه انبیاء و اولیاء گفتند همه این مرد بگفت، در یک کلمه. پس ما چه گوییم؟» سپس از منبر فرو آمد. 

اسرار التوحید

و گفت: «اگر فردا از شما پرسند که شما کیستید؟ مگویید که صوفیانیم یا عارفانیم یا مسلمانیم که دعوی آن از شما طلب کنند و چنین گویید که ما کِهترانیم. مهترانِ ما در پیش اند.»

حالات و سخنان ابوسعید

بزرگی از شوق شیخ پای از نیشابور به میهنه رفت. شیخ به استقبال او آمد و گفت: «پایت را بیار تا به موی روی پاک کنم که گردی ه در راهِ خدیا بر پا طالبی نشسته باشد جاروب آن جز به محاسن بوسعید نشاید.»

اسرار التوحید

گر خاک تویی، خاک تو را خاک شدم 

چون خاک تو را خاک شدم، پاک شدم 

 

غم سوی تو هرگز گذری می نکند 

آخر چه غمت از آنکه غمناک شدم 

رباعیات ابوسعید

از کبر مدار هیچ در دل هوسی 

کز کبر به جایی نرسیده است کسی 

 

چون زلف بتان شکستگی عادت کن 

تا صید کنی هزار دل در نفسی 

رباعیات ابوسعید 

شیخ گفت: «نیکوترین لباسی که بنده پوشد لباس تواضع است هیچ پیرایه ای بنده را نیکوتر از پیرایه ی تواضع نیست. و هیچ چیز بنده را عزیز نگرداند مگر تواضع.»

اسرارالتوحید

روزی شیخ به مجلسی وارد شد. معرف سؤال کرد: «شیخ را لقب چه گوئیم؟»

ایشان را گفت: «آواز دهید که: هیچ کس بن هیچ کس را راه دهید!»

اسرار التوحید 

 

اندیشه های زرین ابوسعید ابوالخیر 

گردآوری: فرزانه اصفهانی 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فانوس خیال internetbusiness یوزرو پسورد نود32 نارکـــــیژ Beautiful dreams come true ردیاب برتر تخصصی ترین سایت ردیابی | allhanholid گروه مهندسین هوشمند دنیای قهوه BeroozresaanOrganic